باد سرد آرام بر صحرا گذشت -- سبزه زاران , رفته رفته , زرد گشت باد سردی آرام آرام درصحرا وزید و کم کم سبزه ها و چمن زارها زرد شد (منظور نزدیک شدن فصل پاییز) تک درخت ناروَن, شد رنگ رنگ -- زرد شد آن چتر شاداب و قشنگ برگ های تک درخت نارون ،رنگارنگ شد و آن برگ های چتر مانند شاداب و زیبایش زرد شد برگ برگ گل به رقص باد ریخت -- رشته های بیدبُن از هم گسیخت با وزش باد برگ های گل یکی یکی بر زمین ریخت و شته های درخت بید ازهم جداشد چشمه کم کم خشک شد , بی آب شد -- باغ و بُستان,ناگهان در خواب شد کم کم چشمه خشک و بی آب شد و ناگهان تمام باغ ه او بوستان ها به خواب زمستانی رفتند کرد دهقان,دانه ها در زیر خاک -- کرد کوته, شاخه ی پیچان ِ تاک کشاورز دانه هارا در زیر خاک کاشت و شاخه های بلندپ یچ در پیچ درخت انگور را کوتاه کرد فصل پاییز و زمستان می رود -- بار دیگر,چون بهاران می شود فصل پاییز وزمستان سپری می شود و یک بار دیگر فصل بهار فرا می رسد از زمین خشک , می روید گیاه -- چشمه جوش , آب می اُفتد به راه از زمین خشک گیاه می روید و چشمه ها می جوشند و آب آن ها روان می شود برگ ِ نو آرَد,درخت نارون -- سبز گردد,شاخساران کهن درخت نارون دوباره برگهایش تازه می شوند و شاخه های بزرگ قدیمی سبز می شوند گُل بخندد,بر سر ِ گل بوته ها -- پُرکند بوی خوش گل , باغ را برسر بوته های گل ،غنچه ای شکوفامی شود و بوی خوش این گل باغ را پرمی کند باز می آید پرستو , تغمه خوان -- باز می سازد در اینجا آشیان دوباره پرستو آوازخوان و شاد می آید و در این باغ لانه می سازد پروین دولت آبادی | |
برچسب : نویسنده : ganjinehyeadab بازدید : 137