یه شب مهتاب

ساخت وبلاگ
یک شبی مجنون نمازش را شکست یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو در کوچه لیلا نشست عشق آن شب مست مستش کرده بود فارغ از جام الستش کرده بود سجده ای زد بر لب درگاه او پر زلیلا شد دل پر آه او گفت یا رب از چه خوارم کرده ای بر صلیب عشق دارم کرده ای جام لیلا را به دستم داده ای وندر این بازی شکستم داده ای نشتر عشقش به جانم می زنی دردم از لیلاست آنم می زنی خسته ام زین عشق، دل خونم مکن من که مجنونم تو مجنونم مکن مرد این بازیچه دیگر نیستم این تو و لیلای تو ... کوچه...
ما را در سایت کوچه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ganjinehyeadab بازدید : 141 تاريخ : پنجشنبه 18 ارديبهشت 1399 ساعت: 12:26